Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8709 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
original map
U
نقشه اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
master plot
U
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
Other Matches
map
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
conformal projection
U
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
U
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan
U
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
control map
U
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographer
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography
U
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographers
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
topographic map
U
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping
U
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
storage map
U
نقشه انباره نقشه انبارش
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
orthographic
U
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
plots
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet
U
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting
U
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
spandrel
U
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
computer aided design and drafting
U
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP
U
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
grid navigation
U
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
polar stereographic
U
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
body
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
U
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
map plane
U
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
designs
U
نقشه
design
U
نقشه
draftsmen
U
نقشه کش
model
U
نقشه
visual aid
U
نقشه
maps
U
نقشه
modeled
U
نقشه
modelled
U
نقشه
plans
U
نقشه
plan
U
نقشه کف
plan
U
نقشه
designers
U
نقشه کش
designer
U
نقشه کش
plans
U
نقشه کف
models
U
نقشه
map
U
نقشه
draughtsman
U
نقشه کش
cartograph
U
نقشه
cartographers
U
نقشه کش
cartographer
U
نقشه کش
rambling
U
بی نقشه
scheme
U
نقشه
draftsman
U
نقشه کش
schemes
U
نقشه
schemed
U
نقشه
charting
U
نقشه
plotted
U
نقشه
plots
U
نقشه
plot
U
نقشه
plan view
U
نقشه کف
planless
U
بی نقشه
plat
U
نقشه
plotless
U
بی نقشه
charts
U
نقشه
mounted map
U
نقشه
charted
U
نقشه
chart
U
نقشه
map maker
U
نقشه کش
drawings
U
نقشه
drawing
U
نقشه
draughtsmen
U
نقشه کش
programs
U
نقشه
outlining
U
نقشه
tracers
U
نقشه کش
project
U
نقشه
projected
U
نقشه
outlines
U
نقشه
outline
U
نقشه
projects
U
نقشه
program
U
نقشه
outlined
U
نقشه
planners
U
نقشه کش
planner
U
نقشه کش
tracer
U
نقشه کش
projection
U
نقشه کشی
relief map
U
نقشه برجسته
planning
U
نقشه کشی
rescale
U
نقشه کشیدن
process chart
U
نقشه عملیات
pinned
U
سنجاق نقشه
planography
U
فن ترسیم نقشه
map
U
نقشه
[جغرافیا]
plat
U
قطعه نقشه
planned chart
U
نقشه کروکی
projections
U
نقشه کشی
planless economy
U
اقتصاد بی نقشه
index map
U
نقشه عکسی
index map
U
نقشه راهنما
indifference map
U
نقشه بی تفاوتی
surveying
U
نقشه برداری
operation map
U
نقشه عملیات
operation map
U
نقشه عملیاتی
outlined
U
نقشه خلاصه
topography
U
نقشه برداری
projected
U
طرح نقشه
projects
U
نقشه کشیدن
cartography
U
نقشه نگاری
cartography
U
نقشه کشی
relief emboss
U
نقشه برجسته
schematic diagram
U
نقشه رادیو
scheme of life
U
نقشه زندگی
to make plans
U
نقشه ریختن
mercator chart
U
نقشه مرکاتور
memory mapping
U
نقشه حافظه
star chart
U
نقشه ستارگان
memory map
U
نقشه حافظه
stereotaxic atlas
U
نقشه مغز
storage map
U
نقشه حافظه
strategic map
U
نقشه نظامی
strategic plan
U
نقشه جنگ
structural draftsman
U
نقشه کش ساختمانی
structural drawing
U
نقشه ساختمانی
interconnection scheme
U
نقشه ی اتصال
portfolio
U
کلاسور نقشه
situation map
U
نقشه وضعیت
nautical chart
U
نقشه دریانوردی
my cake is dough
U
نقشه ام باطل شد
outline
U
نقشه خلاصه
projects
U
طرح نقشه
installation plan
U
نقشه ی نصب
interchart
U
در داخل نقشه
site plan
U
نقشه جایگاه
site plan
U
نقشه محل
interchart
U
در روی نقشه
nautical chart
U
نقشه دریایی
wrenches
U
نقشه فریبنده
part plan
U
نقشه جزیی
hyerograph
U
نقشه بارندگی
programmes
U
دستور نقشه
plot
U
نقشه کشیدن
draughtsmanship
U
نقشه کشی
programme
U
دستور نقشه
geographic map
U
نقشه جغرافیایی
outlining
U
نقشه خلاصه
master plans
U
نقشه مجموعه
plot
U
گراف یا نقشه
general plan
U
نقشه عمومی
idea
U
نقشه کار
Recent search history
Forum search
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
Keynote address
1
Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1
Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1
The motherboard is also often referred to as the main board.
1
however, since this matrix is also symmetrical across its leading diagonal, little more than 50 percent of it need be stored
1
Oem
1
diegesis
0
ترجمه نقشه فرش به انگلیسی
0
ترسیم مسیر هواپیما توی گوشی
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com